بسیاری از نیروها جریان های تجاری را شکل می دهند، از جمله سیاست های تجاری، تغییر در ماهیت و مکان تقاضای مصرف کننده، و تفاوت در هزینه های نیروی کار و سایر ورودی ها در سراسر جغرافیا. یکی دیگر از محرک های مهم، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته در جریان تجارت، فناوری است.
تاریخ تجارت منعکس کننده راهپیمایی مداوم نوآوری های فناوری جدید است. برای مثال، پس از انقلاب صنعتی دوم، معرفی کشتیهای بخار و راهآهن، اقتصاد تجارت فراسوی مرزهای ملی را تغییر داد. به همین ترتیب، انقلاب دیجیتال دهه 1990 و اوایل دهه 2000 شرکت ها را قادر ساخت تا با تامین کنندگان و مشتریان دوردست تعامل داشته باشند (بالدوین 2016). زنجیرههای ارزش جهانی قبل از اینترنت وجود داشتند، اما اینترنت با بهبود گسترده هزینههای هماهنگی و ارتباطی، باعث تکه تکه شدن و خارج شدن تولید از خارج شد. با شروع مشارکت چین و سایر کشورهای در حال توسعه در این شبکه های تولید تامین کنندگان تخصصی و کارخانه های مونتاژ، جریان های تجاری افزایش یافت و در سراسر جهان گسترش یافت.
امروز نسل بعدی فناوریها جریانهای تجاری و زنجیرههای ارزش جهانی را دوباره شکل خواهند داد. اما برخلاف انقلاب قبلی ICT، این نوآوریها تأثیر متنوعتر و پیچیدهتری بر تجارت در سالهای آینده خواهند داشت. برخی از پیشرفتها، مانند پلتفرمهای دیجیتال، زنجیره بلوک و اینترنت اشیا، به کاهش هزینههای مبادلات و لجستیک ادامه میدهند و در نتیجه به تجارت دامن میزنند (WTO 2018). اما سایر فناوریها ممکن است با تغییر اقتصاد و مکان تولید، و تغییر محتوای واقعی آنچه در خارج از مرزها خرید و فروش میشود، جریان تجاری را کاهش دهند.
تأثیر خالص کل موج فناوریهای جدید نامشخص است، اما در سناریوهای قابل قبول آینده، میتوانند تجارت کالا را کاهش دهند و در عین حال جریان خدمات و دادهها را بیشتر تقویت کنند. شواهدی مبنی بر افزایش فناوری داده ها و تجارت خدمات در تحقیقات قبلی یافت شده است (به عنوان مثال، بگین و لوند 2017، فروند و وینهولد 2000)، اما ادبیات تا به امروز شواهدی را در سطح مفصلی از زنجیره های ارزش ارائه نکرده است. برای شرکت ها و کشورها به طور یکسان، این روندها به نفع برخی شرکت ها خواهد بود، اما بازنده هایی نیز ایجاد خواهد کرد. یک ضرورت رو به رشد برای همه تمرکز بر مهارت ها و زیرساخت های دیجیتال، قابلیت های خدمات و نوآوری است. در این ستون برخی از اثرات احتمالی را در نظر می گیریم و میزان تغییرات پتانسیل را تخمین می زنیم.
اتوماسیون و ساخت افزودنی فرآیندهای تولید و اهمیت نسبی ورودی ها را تغییر می دهد و ممکن است تجارت کالا را کاهش دهد
انتشار فناوریهای اتوماسیون و هوش مصنوعی نشان میدهد که صنایع مختلف تغییر عمیقی در اهمیت سرمایه در مقابل نیروی کار تجربه خواهند کرد (مک کینزی جهانی 2017). پذیرش فزاینده اتوماسیون و هوش مصنوعی در تولید باعث می شود هزینه های نیروی کار اهمیت کمتری داشته باشد و سایر عوامل – مانند نزدیکی به بازارهای مصرف کننده، دسترسی به منابع، مهارت های نیروی کار و کیفیت زیرساخت – مهم تر شوند.
در نتیجه، میتوانیم شاهد روند نزدیکتر شدن تولید به بازارهای مصرف نهایی، مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا باشیم. امروزه تنها 18 درصد تجارت کالا از کشوری با دستمزد کم به کشوری با دستمزد بالا انجام می شود و این سهم در صنایع پرکار، مانند نساجی و پوشاک، در حال کاهش است. برای مثال، هر دو آدیداس و نایک، خطوط جدیدی از کفشهای ورزشی طراحی کردهاند که آنها را برای اتوماسیون کامل فرآیند تولید آماده میکند – و آنها کارخانههای جدید را در آلمان و ایالات متحده (آدیداس) و مکزیک (نایک) افتتاح کردند.
اتوماسیون علاوه بر تأثیر بر تجارت کالاهای تولیدی، بر تجارت خدمات نیز تأثیر خواهد گذاشت. بسیاری از خدمات مرکز تماس و میز راهنمایی در حال حاضر توسط نمایندگان مجازی «کارمند» هستند، که تواناییهای پردازش زبان طبیعی را اضافه میکنند و شروع به رسیدگی به طیف وسیعتری از وظایف میکنند. این امر باعث میشود که برخی از شرکتها خدمات پشتیبانی مشتری و خدمات پشتیبان را بهجای خارج کردن آنها به صورت خودکار انجام دهند. این روند می تواند بازار جهانی 160 میلیارد دلاری برای برون سپاری فرآیندهای کسب و کار را کاهش دهد که اکنون یکی از بخش های خدماتی است که به شدت مبادله می شود.
تولید افزودنی (چاپ سه بعدی) نیز می تواند بر جریان های تجاری آینده تأثیر بگذارد. اکثر کارشناسان معتقدند که در دهه آینده جایگزین تولید انبوه نخواهد شد. هزینه، سرعت و کیفیت آن همچنان محدودیت هستند. اما برای نمونههای اولیه، قطعات جایگزین، اسباببازیها، کفشها و دستگاههای پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که کالاهای پرینت سه بعدی را می توان در نزدیکی محل استفاده تولید کرد، نیاز به حمل و نقل بین المللی را از بین می برد (اگرچه ممکن است با انتقال فایل های طراحی، جریان داده ها را افزایش دهند). در حالی که این امر می تواند تجارت برخی از محصولات را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، بعید است این کاهش تا سال 2030 به بیش از چند درصد در کل کالاهای تولیدی برسد. در برخی موارد، تولید افزودنی حتی می تواند با فعال کردن سفارشی سازی، تجارت را تحریک کند.
پاسخ بدهید